چگونه راست افراطی در اروپا در حال ظهور و قدرت گیری است؟
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۹۷۰۶
فرارو- رای دهندگان در اروپا به سمت راست افراطی متمایل شدهاند. در ایتالیا، حزب سیاسی "برادران ایتالیا" به رهبری "جورجیا ملونی" در انتخابات اخیر آن کشور برنده شده است و "راست افراطیترین دولت" را از دوران فاشیستی تحت رهبری "بنیتو موسولینی" به این سو تشکیل خواهد داد.
به گزارش فرارو به نقل از سی ان ان، اشاره به موسولینی شبح ترسناک جنگ جهانی دوم را زنده میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او قرار است "مهاجرت" موضوعی مورد علاقه سیاستمداران بومی گرا و پوپولیست در سراسر جهان را هدف قرار دهد و به عنوان اولویت سیاستهایش معرفی کند. زمانی که "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق ایالات متحده با وعده ساختن دیوار بین ایالات متحده و مکزیک به قدرت رسید ملونی بارها پیشنهاد یک "محاصره دریایی" را برای جلوگیری از ورود مهاجران به اروپا از طریق دریای مدیترانه مطرح کرده بود.
در سوئد، حزبی که با "ریشههای نئونازی" توصیف میشود از احساسات ضد مهاجرتی شهروندان آن کشور بهره برداری کرده و توانسته بیش از ۲۰ درصد آرا را در انتخابات اوایل ماه جاری به دست آورد میزان رای کسب شدهای که میتواند بر دولت تازه در حال تشکیل در سوئد تاثیر بگذارد.
در سیستم پارلمانی ایتالیا حزب "برادران ایتالیا" که اندکی بیش از یک چهارم آرا را کسب کرده به عنوان بخشی از ائتلاف جناح راست با احزاب دیگر کنترل دولت را در دست خواهد گرفت. این موضوع تا چه اندازه نگران کننده است؟
علیرغم آن که اجرای ایدههای ضد مهاجرتی ملونی نگران کننده است نظام پارلمانی ایتالیا که متشکل از احزاب متعدد است موانعی را پیش روی او قرار میدهد.
"تریگوه اولسن" رئیس Viking Strategies یک شرکت بین المللی ریسک سیاسی معتقد است که ملونی میتواند در جایگاه خود به عنوان نخست وزیر تکامل یابد. او به "سی ان ان" میگوید: "این واقعیت که راستهای افراطی به قدرت رسیدهاند لزوما به این معنا نیست که نظامهای دموکراتیک اروپایی در هم شکسته هستند. البته پیروزی آنان نگران کننده است و نشان میدهد که تعداد زیادی از رای دهندگان اروپایی وجود دارند که به دلیل عدم توجه احزاب سنتی به خواستههای شان احساس ناامیدی میکنند و به احزاب افراطی رای میدهند. با این وجود، هنوز احزاب سنتی وجود دارند تا علیه سیاستمداران راست افراطی که اکنون فرصتی برای ایجاد اجماع دارند اقداماتی را انجام دهند و وضعیت را کنترل نمایند".
مقامهای اروپایی اظهار داشتهاند که اگر سیاستهای ملونی حاکمیت قانون را نقض کند میتوانند بودجه ایتالیا را قطع کنند. "اورزولا فون در لاین" رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا اخیرا گفته بود: "اگر اوضاع در مسیر دشواری پیش رود همان گونه که در مورد مجارستان و لهستان صحبت کردم ما ابزارهایی را در اختیار داریم". پرسش از او درباره ایتالیا مطرح شده بود، اما وی به مجارستان و لهستان نیز اشاره کرد کشورهایی که رهبران راست افراطی در آن دو کشور پیروز شده و قدرت شان را در طول زمان تثبیت و حفظ کردهاند.
ادامه روند سالیان گذشته نه تغییری رادیکال
برخی تحلیلگران معتقدند اگرچه آمریکاییها ممکن است موفقیت احزاب راست افراطی را یک تغییر ناگهانی بدانند واقعیت این گونه نیست و مواضع احزاب راست افراطی در ایتالیا در سالیان اخیر عادی شده است. در نتیجه، از دید آنان تغییر رادیکالی در سیاست ایتالیا رخ نداده و ادامه روندی است که از چندین سال پیش آغاز شده است. هم چنین، در انتخابات اخیر میزان مشارکت در مقایسه با انتخابات سالیان گذشته کاهش یافته بود که فرصتی مناسب برای ائتلاف تحت رهبری ملونی ایجاد کرد. هم چنین، انتخابات اخیر شکستی برای احزاب چپ ایتالیا بود.
ارتباط با محافظه کاران آمریکایی
پارلمان اتحادیه اروپا اخیرا اعلام کرد مجارستان دیگر یک "دموکراسی کامل" نیست. مجارستان توسط "ویکتور اوربان" عزیزدردانه محافظه کاران امریکایی رهبری میشود. او تابستان سال جاری در کنفرانس "کنش سیاسی محافظه کار" در تگزاس سخنرانی کرد. اوربان در طول سخنرانی بسیار شبیه ترامپ بود. او به جمعیت شرکت کننده در کنفرانس در تگزاس گفت که مجارستان تنها ستاره اروپاست و از لیبرالها و رسانههای خبری آنان و حزب دموکرات امریکا انتقاد کرد.
هم چنین، "آندری دودا" در سال ۲۰۲۰ میلادی با پیروزی در انتخابات رئیس جمهور لهستان شد. دودا یکی دیگر از چهرههای مورد علاقه ترامپ است.
رشد راست افراطی در فرانسه، اما بدون پیروزی
شواهد زیادی وجود دارند که نشان میدهند سیاستمداران راست افراطی در سالیان اخیر در اروپا ظهور کرده و محبوبیت شان افزایش یافته است. "مارین لوپن" نامزد راست افراطی فرانسه در رقابت با "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه در اوایل سال جاری متحمل شکست شد. با این وجود، در دوره دوم انتخابات بیش از ۴۱ درصد آرا را کسب کرد که بسیار بیشتر از آرای کسب شده در سال ۲۰۱۷ میلادی بود موضوعی که نشان میدهد مخالفت با مهاجران در فرانسه که پیام اصلی کارزار انتخاباتی لوپن بوده در حال رشد است.
هم چنین، در سال ۲۰۱۷ میلادی حزب ضد مهاجرت "آلترناتیو برای آلمان" (AfD) برای نخستین بار در بوندستاگ (پارلمان آلمان) صاحب کرسی شد. آلترناتیو برای آلمان از آن زمان به دلیل تلاش برای تضعیف قانون اساسی دموکراتیک آلمان تحت نظارت و رصد رسمی و دائمی از سوی دولت آن کشور قرار گرفته است. آلترناتیو برای آلمان سال گذشته برخی از کرسیهای خود را در پارلمان آن کشور از دست داد، اما کماکان جایگاه خود را حفظ کرده است. "گونار بک" یکی از اعضای پارلمان اروپا که نماینده آلترناتیوی برای آلمان است به "سی ان ان" میگوید: "به نظر میرسد پان اروپایی گرایی جزم گرایانه آشکارا شکست خورده است". به نظر میرسد شرایط برای تحدید حیات پوپولیستی در اروپا مهیا شده است.
این عضو آلترناتیو برای آلمان هدفاش را محدود کردن مهاجرت اعلام میکند. او درباره این ایده وسواس زیادی دارد که ارزشهای سنتی و شیوههای زندگی به دلایل مختلف مورد حمله قرار گرفته اند و عمیقا به این ایده باور دارد.
مواضع سیاستمداران راست افراطی در سراسر اروپا مشابه یکدیگر هستند: آنان مخالف لیبرال دموکراسی هستند و دموکراسی از نوع پوپولیستی یا اقتدارگراتر را ترجیح میدهند. آنان اغلب بر مسیحیت و اهمیت ناسیونالیسم مسیحی و هم چنین نقش خانواده تاکید میورزند.
جناح طرفدار ترامپ در اردوگاه راستگرایان امریکا از پیروزی ملونی خوشحال است. "استیو بنن" مشاور سابق کاخ سفید در دوره ترامپ که اوایل ماه جاری در نیویورک به دلیل نقشاش در برنامه ریزی برای تامین مالی خصوصی احداث دیوار در مرز جنوبی امریکا متهم شناخته شده در فایلی صوتی حمایت اش را از پیروزی ملونی اعلام کرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ایتالیا انتخابات ایتالیا راست های اروپا جورجیا ملونی آلترناتیو برای آلمان راست افراطی نگران کننده هم چنین آن کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۹۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه جایگاه بینظیری دارد
ایسنا/اصفهان عضو هیئتعلمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان با بیان اینکه پایههای قوی و ریشهدار تفکر فلسفی، پیش از دوران صفویه و از مکتبی است که باید آن را «مکتب فلسفی متقدمین اصفهان» نامید، گفت: در مکتب فلسفی اصفهان، فقه و فلسفه و حکمت یکجا جمع شد و میتوان به آن عنوان رویکرد فلسفیِ جامع داد.فیلسوفان ما همواره آرزو داشتند تا دین و فلسفه را یکی بدانند که در همین اصفهان و با اندیشههای میرداماد محقق شد.
علی کرباسیزاده اصفهانی، در ابتدای نشست علمی «مکتب فلسفی اصفهان» که امروز شنبه (۹ اردیبهشتماه)، و به مناسبت نکوداشت هفته فرهنگی اصفهان در محل دفتر تبلیغات اسلامی استان اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: مکتب فلسفی اصفهان اصطلاحی است که جای خالی آن دیده میشد و خوشبختانه امروزه جایگاه خود را یافته است. وقتی در یک دیاری تعدادی فیلسوف در حد میرداماد و میرفندرسکی ظهور میکنند و باعث رونق علم در مدارس و حتی خیابانها و در واقع بین مردم میشوند، از رشد و توسعه بسیار و در خور تأمل فلسفه در اصفهان حکایت دارد که ما از آن با عنوان مکتب فلسفی اصفهان یاد میکنیم.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان ادامه داد: نمیتوان انکار کرد که جریانی قوی در دوران صفویه شکل گرفت. با اینحال نباید ظهور و ریشه مکتب فلسفی اصفهان را به این دوران نسبت داد. از مدتها پیشتر و از قرون سوم و چهارم فلسفه در اصفهان پا گرفت.
این مدرس فلسفه شهرمان افزود: خیلیها نمیدانند که ابنسینا در اصفهانِ ما زیسته و چه فعالیت گستردهای در فلسفه داشته است. یکی از پایههای فلسفی شهر را همین ابنسینای مشائی شکل داد. گروههای فکری بسیار دیگری نیز مانند اسماعیلیان قبل از صفویه در این شهر بودند.
این فلسفهدان تأکید کرد: ما پیش از صفویه ابنمسکویه را داشتیم که فیلسوفی بینظیر بود و شخصیتی جهانی دارد. ابنمسکویه در اصفهان زیست و تعالی یافت و درگذشت. اما متأسفانه امروزه مقبره او مهجور است و شهرداری اصفهان به آن توجه جدی نمیکند.
کرباسیزاده با اشاره به این نکته که ما در تاریخ اصفهان میتوانیم از اصطلاحی به نام «مکتب فلسفی متقدم» استفاده کنیم، تصریح کرد: پایههای قوی و ریشهدار تفکر فلسفی را از پیش از دوران صفویه و با عنایت به شخصیتهایی که اشاره کردم و البته باز هم میتوان نام برد، مکتبی است که باید آن را «مکتب فلسفی متقدمین اصفهان» نامید. اگر فلسفه ابنسینا را که در اصفهان تعالی یافت و بر روی فلسفه کار کرد، از اسلام حذف کنیم دیگر فلسفه ما حرفی برای گفتن ندارد و تهی میشود. ابنسینا مؤسس مکتب فلسفی متقدم ما است.
این پژوهشگر در ادامه و با نظر به همان فیلسوفان قبل از صفویه بیان کرد: حتی خیام که از نیشابور به اصفهان آمد و مدتها در این شهر زیست، فقط شاعر و منجم نبود، بلکه فیلسوفی بینظیر هم محسوب میشد. اندیشههای فلسفی او در همین اصفهان و مکتب فلسفی متقدم بالیده شد.
برآمدن فلسفه اصفهان از متون روایی
این پژوهنده فلسفه سپس یادآور شد: ریشههای اصفهان در علوم عقلی چنان است که کسانی همچون شیخ محمود اصفهانی صاحب «شرح قدیم» را داریم. خاندان ابنترکه نیز از خانوادههای مهم فلسفهدان در اصفهان بودند. حتی فلاسفهای هستند که دورههای کاملی از فلسفه را نوشتهاند و ما در تحقیقات نو به شناساییشان در شهر اصفهان موفق شدهایم.
وی گفت: کمرهای اصفهانی نیز از فیلسوفان بزرگ است که اصطلاح «حکمت متعالیه» را حتی قبل از میرداماد به کار گرفت. با این پیشنه قوی جالب است که مکتب فلسفی اصفهان در اصفهان شکل گرفت و مذهب اهل سنت در آن ریشهدار بود. خاک و جغرافیای اصفهان از منظر علم فلسفه نکتهها و جایگاهی بینظیر دارد. حتی دوران ساسانیان و بیش از ۲۰۰۰ سال پیش نیز اسنادی در خصوص فلسفه در این شهر یافت شده است. اصفهان دیاری بینظیر در فلسفه است که بیشتر تاریخش را هم غیراصفهانیها نوشته و تأیید کردهاند.
این پژوهشگر و محقق تاریخ مکتب فلسفی اصفهان در ادامه، حوزههای علمیه اصفهان و دیگر نقاط جهان اسلام را مقایسه و توصیف کرد: برترین دیدگاههای فلسفی و قویترین فلاسفه جهان اسلام در اصفهان ظهور و رشد کردند. علوم عقلی و نقلی در اصفهان مسالمتآمیز پیش رفتند و کاملکننده یکدیگر هستند.
او به کاربرد مکتب درباره فلسفه اصفهان هم نگاه کرد و توضیح داد: وقتی میگوییم مکتب فلسفی اصفهان، مقصود مجموعهای از نگرشها، دیدگاهها، کنشها و... است که در آثار هنرمندان و فلاسفه و اهل علم اصفهان ظهور و بروز یافته است. نقطه مشترکی وجود دارد که در تأملات فلسفی تمامی آنان یافتنی است. برآمدن فلسفه اصفهان از متون روایی همان نقطه و فصل مشترک به شمار میآید که نباید آن را دستکم گرفت.
کرباسیزاده در ادامه توضیحاتش دربارۀ مکتب فلسفی اصفهان خاطرنشان کرد: آثار نوشتهشده در مکتب فلسفی اصفهان بهاندازه آثار نوشتهشده در همه نقاط ایران است که بسیار درخور تأمل به حساب میآید. دوسوم حواشی و تعلیقات نگاشته شده بر فلسفه ابنسینا که در تاریخ علم مطرح است به اصفهان تعلق دارد.
این متخصص فلسفه ایران و اسلام اظهار کرد: فیلسوفان اصفهانی نکتههای نغز و نابی را از روایتهای اسلامی استخراج کردند و بسط دادند که اقدامی شایان توجه است. از طرفی، تعارضهایی در بحثهای فلسفی این شهر شکل گرفت که نشاندهنده پویایی و گستردگی بحثهای فلسفی در این دیار است. فلاسفه اصفهان با مهارت تمام به این تعارضات و در دوران صفویه پاسخ دادند.
این پژوهشگر و مدرس فلسفه گفت: ما مدارس مختلفی داشتیم که اختلافاتی بینشان بود و هرکدام در شاخهای رشد کردند. این تنوع فکری و فلسفی نیز در شهر اصفهان درخور اعتناست. شیخ بهایی یکی از شخصیتهای همین دوران صفوی است که در فلسفه درخشید.
او سپس به فعالیت فلسفی شاهان صفوی اشاره و بیان کرد: در فلسفه این عصر نیاز به متون شیعی داشتیم و شاهان صفوی نیز همسو با این نیاز از فلاسفه جهان اسلام دعوت کردند. این را هم باید در نظر داشت که اصفهان فقط صاحب یک مکتب فلسفی نبود، بلکه مکتبی جداگانه در فقه و فقهات نیز داشت. این فقه سرتاسر با معنویت و حکمت سرشته است.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان اظهار کرد: در اصفهان هرگز رویکرد اخباری افراطی شکل نگرفت و بین اندیشمندان آن راه نیافت. این مسئله را مدیون مکتب قوی فلسفی اصفهان هستیم. بزرگترین عالمان رجالی نیز در اصفهان ظهور کردند. تمام کتب حدیثی در اصفهان نوشته شده است که پشتوانه این رونق نیز حکومت صفویان بود.
این محقق فلسفه و دین خاطرنشان کرد: شاهان صفوی مروج تفکر عقلی، فلسفه و فرهنگ بودند و خدمات مهمی در این مسیر داشتند. امیدوارم این میراث را قدر بدانیم و از آن پاسداری کنیم. میرفندرسکی، اولین فیلسوف تطبیقی، در همین مملکت صفوی ظهور کرد. این بُعد از زندگی او در جهان اسلام دارای اهمیت بسیاری است. اما چنین مسائلی متأسفانه امروزه دستکم گرفته میشود.
تحقق آرزوی اتحاد دین و فلسفه در اصفهان
کرباسیزاده در پاسخ به این سؤال خبرنگار ایسنا که «سرنوشت مکتب فلسفی اصفهان پس از صفویان چه شد و آیا این رونقی که فرمودید در دورههای دیگر و حتی عصر ما وجود دارد یا خیر؟» گفت: در این نشست تا دوران صفویه بحث شد، اما در دوران پس از آن نیز نشانههای رونق فلسفه در اصفهان بسیار است. در اینجا دوران قاجار و آخوند ملاعلی نوری را مثال میزنم که در اصفهان از ۲۳سالگی و حدود ۷۰ سال تدریس کرد، شمار شاگردانی که تربیت کرد بسیار زیاد است، در دوران فتحعلیشاه شهرت فراوانی یافت و این شاه نیز او را به تهران دعوت کرد تا مدرس مدرسه تازهتأسیس فتحعلیشاه قاجار در مرکز شود.
او در ادامۀ پاسخ خود چنین گفت: این روحانی پاسخ میدهد که من در بین شاگردانم فقط ۴۰۰ مجتهد دارم که نمیتوانم ترکشان کنم و باید اصفهان بمانم. فتحعلیشاه از او میخواهد که یکی از شاگردانش را بهجای خودش به تهران بفرستد. بنابراین، نوری هم ملا زنوزی از نامدارترین شاگردان خود را راهی تهران، پایتخت ایران میکند. از ورود زنوزی به تهران است که مکتب فلسفی این شهر شکل میگیرد. این مکتب فلسفی در ادامه به سبزوار و عتبات و قم هم راه پیدا میکند و هنوز نشانههای پویایی و آثارش را میبینیم.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اینکه ما الآن مکتب فلسفی اصفهان در شهرمان داریم، سؤالی نیست که بتوان به آسانی پاسخ گفت. در حال حاضر، فلسفه اسلامی ما وضعیتی بسیار پیچیده دارد و اختلافات زیادی در آن ظهور کرده است. اگر بخواهیم بگوییم امروز هم مکتب فلسفی اصفهان بهطور مشخص فعال است یا خیر به بحثها و بررسیهای گستردهتری نیاز دارد، زیرا فلسفه در ایران امروز قلمرو جدیدی یافته است.
انتهای پیام